معنی فارسی -mer
B1پسوندی که به مواد یا ساختارهای مربوط به ترکیب جزییات اشاره دارد.
A suffix used in chemistry to denote a unit that serves as a building block.
- NOUN
example
معنی(example):
یک پلیمر از بسیاری مونومرهای کوچک تشکیل شده است.
مثال:
A polymer is made of many small monomers.
معنی(example):
کار او شامل چندین لایه از مواد بود.
مثال:
His work involved multiple layers of material.
معنی فارسی کلمه -mer
:
پسوندی که به مواد یا ساختارهای مربوط به ترکیب جزییات اشاره دارد.