معنی فارسی -metry

B1

پسوندی که به دانش یا تکنیک‌های اندازه‌گیری اشاره می‌کند.

A suffix relating to the field of measurement or measurement techniques.

example
معنی(example):

هندسه مطالعه اشکال و اندازه‌ها است.

مثال:

Geometry is the study of shapes and sizes.

معنی(example):

ترمومتری دما را اندازه‌گیری می‌کند.

مثال:

Thermometry measures temperature.

معنی فارسی کلمه -metry

: معنی -metry به فارسی

پسوندی که به دانش یا تکنیک‌های اندازه‌گیری اشاره می‌کند.