معنی فارسی -monger

B1

کسی که در زمینه‌ای خاص تجارت می‌کند؛ مانند ماهی‌فروش، عسل‌فروش، که معمولاً به صورت منفی یا به عنوان تحقیر به کار می‌رود.

A person who deals in or promotes a particular commodity or activity.

example
معنی(example):

او یک ماهی‌فروش است که غذاهای دریایی تازه می‌فروشد.

مثال:

He is a fishmonger who sells fresh seafood.

معنی(example):

غیبت‌زن شایعاتی در شهر پخش کرد.

مثال:

The gossipmonger spread rumors around the town.

معنی فارسی کلمه -monger

: معنی -monger به فارسی

کسی که در زمینه‌ای خاص تجارت می‌کند؛ مانند ماهی‌فروش، عسل‌فروش، که معمولاً به صورت منفی یا به عنوان تحقیر به کار می‌رود.