معنی فارسی -nik
B1به عنوان پسوندی به کار میرود که نشانگر علاقه یا تخصص در یک حوزه خاص است، مانند 'کاردست' یا 'غذاشناس'.
A suffix used to denote a person with a specific interest or expertise in a particular field.
- NOUN
example
معنی(example):
او یک کاردست است که از درست کردن اشیاء دستساز لذت میبرد.
مثال:
He is a craftnik who loves making handmade items.
معنی(example):
به عنوان یک خوراکشناس، او از کشف غذاهای مختلف لذت میبرد.
مثال:
As a foodnik, she enjoys exploring different cuisines.
معنی فارسی کلمه -nik
:
به عنوان پسوندی به کار میرود که نشانگر علاقه یا تخصص در یک حوزه خاص است، مانند 'کاردست' یا 'غذاشناس'.