معنی فارسی -yl
B1پسوندی که برای نامگذاری گروههای خاص در شیمی استفاده میشود.
A suffix used in chemistry to denote radicals or groups derived from hydrocarbons.
- OTHER
example
معنی(example):
ترکیب یک گروه متیل دارد.
مثال:
The compound has a methyl group.
معنی(example):
او درباره گروه بوتیل در شیمی یاد گرفت.
مثال:
He learned about the butyl group in chemistry.
معنی فارسی کلمه -yl
:
پسوندی که برای نامگذاری گروههای خاص در شیمی استفاده میشود.