معنی فارسی -ics
B2رشتههای علمی که به مطالعه و تحلیل دادهها و حالتها مربوط میشود، مانند فیزیک یا اخلاق.
Branches of study or science; often ending in '-ics', such as physics or ethics.
- NOUN
example
معنی(example):
فیزیک یک موضوع چالشبرانگیز در مدرسه است.
مثال:
Physics is a challenging subject in school.
معنی(example):
اخلاقیات این وضعیت مورد بحث قرار گرفت.
مثال:
The ethics of the situation were debated.
معنی فارسی کلمه -ics
:
رشتههای علمی که به مطالعه و تحلیل دادهها و حالتها مربوط میشود، مانند فیزیک یا اخلاق.