معنی فارسی a — too far
B2به معنای این است که یک درخواست یا عمل به حدی رسیده که دیگر قابل قبول نیست.
Indicates that something exceeds acceptable limits or boundaries.
- IDIOM
example
معنی(example):
گفتن اینکه او اشتباه میکند، یک قدم بیش از حد است.
مثال:
Telling him that he's wrong is a step too far.
معنی(example):
خواستن از او که در آخر هفتهها کار کند، یک درخواست بیش از حد بود.
مثال:
Asking her to work on weekends was a request too far.
معنی فارسی کلمه a — too far
:
به معنای این است که یک درخواست یا عمل به حدی رسیده که دیگر قابل قبول نیست.