معنی فارسی a bit of all right

B1

موارد خوب یا قابل قبول، اگرچه ممکن است چندان فوق‌العاده نباشد.

Something that is satisfactory or acceptable.

example
معنی(example):

غذای رستوران جدید کمی خوب بود.

مثال:

The food at the new restaurant was a bit of all right.

معنی(example):

بازی او در نمایش کمی خوب بود، نه عالی اما قابل قبول.

مثال:

His performance in the play was a bit of all right, not great but acceptable.

معنی فارسی کلمه a bit of all right

: معنی a bit of all right به فارسی

موارد خوب یا قابل قبول، اگرچه ممکن است چندان فوق‌العاده نباشد.