معنی فارسی a breath of fresh air
B1نفس تازه، چیزی جدید و دلپذیر که فضا را تغییر میدهد و احساس بهتری ایجاد میکند.
Something new and different that improves a situation or brings a fresh perspective.
- IDIOM
example
معنی(example):
ایدههای او در جلسه مانند یک نفس تازه است.
مثال:
Her ideas are a breath of fresh air in the meeting.
معنی(example):
سیاست جدید برای شرکت مانند یک نفس تازه است.
مثال:
The new policy is a breath of fresh air for the company.
معنی فارسی کلمه a breath of fresh air
:
نفس تازه، چیزی جدید و دلپذیر که فضا را تغییر میدهد و احساس بهتری ایجاد میکند.