معنی فارسی a bridge too far
B2عبارتی است برای توصیف وضعیتی که هدف یا خواستهای بسیار فراتر از توانایی یا امکانات موجود است.
An expression indicating that a particular goal is too ambitious or difficult to achieve.
- IDIOM
example
معنی(example):
این پروژه برای شرکت کوچک، خیلی بزرگ بود.
مثال:
The project was a bridge too far for the small company.
معنی(example):
سعی در حل کردن همه مشکلات به یکباره خیلی بزرگ است.
مثال:
Attempting to solve all issues at once is a bridge too far.
معنی فارسی کلمه a bridge too far
:
عبارتی است برای توصیف وضعیتی که هدف یا خواستهای بسیار فراتر از توانایی یا امکانات موجود است.