معنی فارسی a chip on one's shoulder

B2

این عبارت به فردی اشاره دارد که به خاطر یک مشکل یا ناکامی در زندگی خود احساس نگرانی یا زخم‌خوردگی می‌کند.

To have a bad attitude or feel resentment about something; often due to a perceived injustice.

example
معنی(example):

او در مورد نادیده گرفته شدن برای ترفیع یک کینه به دوش دارد.

مثال:

He has a chip on his shoulder about being overlooked for the promotion.

معنی(example):

از زمانی که او بازی را باخت، با کینه‌ای به دوش در حال گشت و گذار است.

مثال:

Ever since he lost the match, he has been walking around with a chip on his shoulder.

معنی فارسی کلمه a chip on one's shoulder

:

این عبارت به فردی اشاره دارد که به خاطر یک مشکل یا ناکامی در زندگی خود احساس نگرانی یا زخم‌خوردگی می‌کند.