معنی فارسی a clean sweep
B2انجام دادن کاری به طور کامل و بدون شکست، یا پاکسازی کامل.
To achieve complete victory in a competition or to clean out everything unwanted.
- IDIOM
example
معنی(example):
تیم در این فصل تمام سه بازی را با موفقیت پشت سر گذاشت.
مثال:
The team made a clean sweep of all three games this season.
معنی(example):
او تمام لباسهایش را که دیگر نمیپوشید اهدا کرد.
مثال:
She did a clean sweep of her old clothes, donating everything she no longer wore.
معنی فارسی کلمه a clean sweep
:
انجام دادن کاری به طور کامل و بدون شکست، یا پاکسازی کامل.