معنی فارسی a fate worse than death
B2واقعیتی که به آن به عنوان وضعیتی بسیار بدتر از مرگ اشاره می‌شود و نشان‌دهنده شرایط سخت و غیرقابل تحمل است.
A situation or condition that is regarded as more undesirable or painful than dying.
- IDIOM
example
معنی(example):
گرفتار شدن در یک شغل بی‌روح یک سرنوشت بدتر از مرگ است.
مثال:
Being trapped in a lifeless job is a fate worse than death.
معنی(example):
برای او، از دست دادن عشق زندگی‌اش سرنوشتی بدتر از مرگ بود.
مثال:
For him, losing the love of his life was a fate worse than death.
معنی فارسی کلمه a fate worse than death
:
واقعیتی که به آن به عنوان وضعیتی بسیار بدتر از مرگ اشاره می‌شود و نشان‌دهنده شرایط سخت و غیرقابل تحمل است.
