معنی فارسی afc

B1

فدراسیون فوتبال آسیا، نهاد متولی فوتبال در قاره آسیا.

Asian Football Confederation, the governing body for football in Asia.

example
معنی(example):

ای‌اف‌سی مسئول سازماندهی مسابقات فوتبال در آسیاست.

مثال:

The AFC is responsible for organizing football competitions in Asia.

معنی(example):

بسیاری از تیم‌ها در ای‌اف‌سی تلاش می‌کنند تا برای جام جهانی پیشتاز شوند.

مثال:

Many teams in the AFC strive to qualify for the World Cup.

معنی فارسی کلمه afc

: معنی afc به فارسی

فدراسیون فوتبال آسیا، نهاد متولی فوتبال در قاره آسیا.