معنی فارسی a home from home
B1خانه از خانه، جایی که به دلیل احساس آرامش و راحتی آن را مانند خانه خود میدانید.
A place where one feels as comfortable and at ease as in their own home.
- IDIOM
example
معنی(example):
وقتی در خانه دوستم میمانم، احساس میکنم که در خانه خودم هستم.
مثال:
When I stay at my friend's place, it feels like a home from home.
معنی(example):
کلبه تعطیلات آنقدر دنج بود که برای ما به یک خانه از خانه تبدیل شد.
مثال:
The holiday cottage was so cozy that it was a home from home for us.
معنی فارسی کلمه a home from home
:
خانه از خانه، جایی که به دلیل احساس آرامش و راحتی آن را مانند خانه خود میدانید.