معنی فارسی a piece of cake
B1عبارتی برای توصیف کار یا وظیفهای که انجام آن بسیار آسان باشد.
Something that is very easy to do.
- IDIOM
example
معنی(example):
آزمون خیلی آسان بود؛ من در ده دقیقه آن را تمام کردم.
مثال:
The exam was a piece of cake; I finished it in ten minutes.
معنی(example):
برای او، پختن نان بسیار آسان است.
مثال:
For her, baking is a piece of cake.
معنی فارسی کلمه a piece of cake
:
عبارتی برای توصیف کار یا وظیفهای که انجام آن بسیار آسان باشد.