معنی فارسی a sinking feeling
B2احساس ناخوشایندی که به فردی دست میدهد و معمولاً نشانگر اضطراب یا نگرانی است.
A feeling of deep anxiety or dread, especially when something undesirable is about to happen.
- IDIOM
example
معنی(example):
وقتی متوجه شدم که کلیدهایم را فراموش کردهام، احساس غمگینی کردم.
مثال:
I had a sinking feeling when I realized I forgot my keys.
معنی(example):
او با نزدیک شدن موعد مقرر، احساس غمگینی کرد.
مثال:
She got a sinking feeling as the deadline approached.
معنی فارسی کلمه a sinking feeling
:
احساس ناخوشایندی که به فردی دست میدهد و معمولاً نشانگر اضطراب یا نگرانی است.