معنی فارسی a sinking ship
B2کشتی در حال غرق شدن، اصطلاحی برای اشاره به یک وضعیت یا پروژه ناموفق که به زودی شکست خواهد خورد.
A metaphor for a situation or project that is failing and cannot be saved.
- IDIOM
example
معنی(example):
این پروژه مانند یک کشتی در حال غرق شدن بود و ما نیاز به تغییر استراتژی داشتیم.
مثال:
The project felt like a sinking ship, and we needed to change our strategy.
معنی(example):
سرمایهگذاری در آن استارتاپ مانند پریدن به یک کشتی در حال غرق شدن بود.
مثال:
Investing in that startup felt like jumping on a sinking ship.
معنی فارسی کلمه a sinking ship
:
کشتی در حال غرق شدن، اصطلاحی برای اشاره به یک وضعیت یا پروژه ناموفق که به زودی شکست خواهد خورد.