معنی فارسی a thin skin
B2به معنای حساس و آسیبپذیر بودن نسبت به نظرات یا انتقادات دیگران.
Being sensitive to criticism or easily hurt by what others say.
- IDIOM
example
معنی(example):
داشتن پوست نازک باعث میشود که نتوانید انتقادات را به راحتی بپذیرید.
مثال:
Having a thin skin makes it hard to take criticism.
معنی(example):
او پوست نازکی دارد و به راحتی ناراحت میشود.
مثال:
She has a thin skin and often gets upset easily.
معنی فارسی کلمه a thin skin
:
به معنای حساس و آسیبپذیر بودن نسبت به نظرات یا انتقادات دیگران.