معنی فارسی a thing of the past
B1چیزی که دیگر وجود ندارد یا از مد افتاده است.
Something that belongs to an earlier time and is no longer done or used.
- IDIOM
example
معنی(example):
دستگاههای تایپ دیگر از دنیای امروز گذشته است.
مثال:
Typewriters are a thing of the past now.
معنی(example):
در عصر دیجیتال، نامههای دستنویس در حال تبدیل شدن به بخشی از گذشته هستند.
مثال:
In the digital age, handwritten letters are becoming a thing of the past.
معنی فارسی کلمه a thing of the past
:
چیزی که دیگر وجود ندارد یا از مد افتاده است.