معنی فارسی a-close-shave
B1تجربهای نزدیک به خطر، به ویژه در شرایطی که فرد به وضوح از خطر جان سالم به در میبرد.
A situation where someone narrowly escapes a dangerous or risky situation.
- IDIOM
example
معنی(example):
من در حین رانندگی در باران یک تجربه نزدیک به خطر داشتم.
مثال:
I had a close shave while driving in the rain.
معنی(example):
این یک تجربه نزدیک به خطر بود؛ تقریباً به یک ماشین برخورد کردم.
مثال:
That was a close shave; I almost got hit by a car.
معنی فارسی کلمه a-close-shave
:
تجربهای نزدیک به خطر، به ویژه در شرایطی که فرد به وضوح از خطر جان سالم به در میبرد.