معنی فارسی abaka

B1

نوعی گیاه با الیاف محکم که بیشتر در نواحی گرمسیری رشد می‌کند.

A type of banana plant fiber used for making ropes and fabrics.

example
معنی(example):

کلاه از الیاف نرم آباكا ساخته شده است.

مثال:

The hat was made from soft abaka fibers.

معنی(example):

آباكا معمولاً در ساخت طناب و منسوجات استفاده می‌شود.

مثال:

Abaka is often used in making rope and textiles.

معنی فارسی کلمه abaka

: معنی abaka به فارسی

نوعی گیاه با الیاف محکم که بیشتر در نواحی گرمسیری رشد می‌کند.