معنی فارسی abdicant

C1

کناره‌گیر، کسی که از مقامی یا مسئولیتی کناره‌گیری می‌کند.

One who renounces or relinquishes a throne or position.

example
معنی(example):

کناره‌گیر در تاریخ جایگاه منحصر به فردی دارد.

مثال:

The abdicantholds a unique place in history.

معنی(example):

به عنوان یک کناره‌گیر، او تصمیم گرفت نقش رهبری را ترک کند.

مثال:

As an abdican, he chose to leave the leadership role.

معنی فارسی کلمه abdicant

: معنی abdicant به فارسی

کناره‌گیر، کسی که از مقامی یا مسئولیتی کناره‌گیری می‌کند.