معنی فارسی abdicator
B2کنارهگیر، فردی که از مقام یا مسئولیت خود کنارهگیری میکند.
A person who renounces a throne or high position, especially in a formal manner.
- NOUN
example
معنی(example):
کنارهگیر سلطنت با واکنشهای متفاوتی مواجه شد.
مثال:
The abdicator of the throne was met with mixed reactions.
معنی(example):
یک کنارهگیر باید پیامدهای تصمیم خود را در نظر بگیرد.
مثال:
An abdicator must consider the implications of their decision.
معنی فارسی کلمه abdicator
:
کنارهگیر، فردی که از مقام یا مسئولیت خود کنارهگیری میکند.