معنی فارسی aberr
B1انحراف، حالتی که در آن چیز یا رفتاری از حالت نرمال و عادی خارج میشود.
A deviation from the normal or typical.
- NOUN
example
معنی(example):
دانشمند یک انحراف در دادهها پیدا کرد که نشاندهنده یک خطا بود.
مثال:
The scientist found an aberr in the data that suggested an error.
معنی(example):
رفتار او یک انحراف از شخصیت معمول او بود.
مثال:
His behavior was an aberr from his usual personality.
معنی فارسی کلمه aberr
:
انحراف، حالتی که در آن چیز یا رفتاری از حالت نرمال و عادی خارج میشود.