معنی فارسی abeyant

B2

تعلیق شده، به حالتی اطلاق می‌شود که در آن اقدامی انجام نمی‌گیرد.

Being in a state of suspension or inactivity.

example
معنی(example):

وضعیت تعلیق قرارداد باید مورد بررسی قرار گیرد.

مثال:

The abeyant status of the contract needs to be addressed.

معنی(example):

آنها بر روی حل مسائل معلق از سال گذشته کار کردند.

مثال:

They worked on resolving the abeyant issues from last year.

معنی فارسی کلمه abeyant

: معنی abeyant به فارسی

تعلیق شده، به حالتی اطلاق می‌شود که در آن اقدامی انجام نمی‌گیرد.