معنی فارسی abjurement

B2

عمل یا فرآیند انصراف، به معنای کنار گذاشتن یا رد کردن یک عقیده یا باور.

The act of abjuring; the formal rejecting or renouncing of a belief.

example
معنی(example):

انصراف مرحله‌ای ضروری برای نجات او بود.

مثال:

The abjurement was a necessary step for his redemption.

معنی(example):

او به خاطر ارتباطات قبلی‌اش یک انصراف دریافت کرد.

مثال:

She received an abjurement for her former associations.

معنی فارسی کلمه abjurement

: معنی abjurement به فارسی

عمل یا فرآیند انصراف، به معنای کنار گذاشتن یا رد کردن یک عقیده یا باور.