معنی فارسی ablepsy
C1آبلپسی، وضعیتی که در آن فرد توانایی دیدن را ندارد یا با مشکل ادراک بصری مواجه است.
The inability to perceive visual stimuli, often associated with certain neurological conditions.
- NOUN
example
معنی(example):
آبلپسی به حالتی اشاره دارد که با عدم ادراک بصری مشخص میشود.
مثال:
Ablepsy refers to a condition characterized by a lack of visual perception.
معنی(example):
افرادی که آبلپسی دارند عموماً در تفسیر اطلاعات بصری با مشکل مواجهاند.
مثال:
People with ablepsy often struggle to interpret visual information.
معنی فارسی کلمه ablepsy
:
آبلپسی، وضعیتی که در آن فرد توانایی دیدن را ندارد یا با مشکل ادراک بصری مواجه است.