معنی فارسی ableptical

B2

آبلپتیک، به ویژگی‌هایی اشاره دارد که در شرایط خاص بصری بروز می‌کنند.

Relating to or characterized by visual perception changes or anomalies.

example
معنی(example):

طبیعت آبلپتیک این وضعیت نیازمند درمان‌های خاصی است.

مثال:

The ableptical nature of the condition requires specific treatments.

معنی(example):

در اختلالات آبلپتیک، بیماران ممکن است ادراکات غیرمعمولی را تجربه کنند.

مثال:

In ableptical disorders, patients may experience unusual perceptions.

معنی فارسی کلمه ableptical

: معنی ableptical به فارسی

آبلپتیک، به ویژگی‌هایی اشاره دارد که در شرایط خاص بصری بروز می‌کنند.