معنی فارسی ablute

B1

به فعل شستشو اشاره دارد که به معنی پاک کردن یا شستشو کردن است.

To wash or cleanse, especially in a thorough manner.

example
معنی(example):

عمل شستشو برای تمیز کردن مؤثر ضروری است.

مثال:

The ablute action is necessary for effective cleaning.

معنی(example):

او ترجیح می‌دهد که ابزارهایش را قبل از شروع کار بشوید.

مثال:

He prefers to ablute his tools before starting work.

معنی فارسی کلمه ablute

: معنی ablute به فارسی

به فعل شستشو اشاره دارد که به معنی پاک کردن یا شستشو کردن است.