معنی فارسی abnormalcy
B2غیرعادی بودن، به وضعیتی اطلاق میشود که با حالت طبیعی یا متعارف تفاوت دارد.
A state that deviates from what is normal or expected.
- NOUN
example
معنی(example):
پزشک مفهوم غیرعادی بودن در نتایج آزمایش را توضیح داد.
مثال:
The doctor explained the concept of abnormalcy in lab results.
معنی(example):
غیرعادی بودن در رفتار میتواند نشاندهنده یک مشکل سلامتی باشد.
مثال:
Abnormalcy in behavior can indicate a health issue.
معنی فارسی کلمه abnormalcy
:
غیرعادی بودن، به وضعیتی اطلاق میشود که با حالت طبیعی یا متعارف تفاوت دارد.