معنی فارسی abolitionized

B1

لغو شده، به شیوه‌ای اشاره دارد که قوانین یا سیستم‌های ناعادلانه برچیده شده‌اند.

Having been abolished; particularly referring to laws or practices that have been eliminated.

example
معنی(example):

دولت در نهایت قوانین ناعادلانه را لغو کرد.

مثال:

The government finally abolitionized unfair laws.

معنی(example):

آنها پس از لغو سیاست‌ها احساس راحتی کردند.

مثال:

They felt relieved once the policies were abolitionized.

معنی فارسی کلمه abolitionized

: معنی abolitionized به فارسی

لغو شده، به شیوه‌ای اشاره دارد که قوانین یا سیستم‌های ناعادلانه برچیده شده‌اند.