معنی فارسی aborning

B1

در حال شکل‌گیری، فرآیند شروع یک ایده یا پروژه که هنوز به مرحله کامل نرسیده است.

In the process of being created or developed.

example
معنی(example):

این ایده هنوز در حال شکل‌گیری است و به زمان بیشتری برای توسعه نیاز دارد.

مثال:

The idea is still aborning and needs more time to develop.

معنی(example):

این پروژه در حال شکل‌گیری تأمین مالی اولیه‌ای برای تحقیق دریافت کرد.

مثال:

The aborning project received initial funding for research.

معنی فارسی کلمه aborning

: معنی aborning به فارسی

در حال شکل‌گیری، فرآیند شروع یک ایده یا پروژه که هنوز به مرحله کامل نرسیده است.