معنی فارسی abortin

B1

متوقف کردن یا پایان دادن به یک اقدام یا فرآیند، به ویژه در زمینه پزشکی یا عملیات.

To terminate or end something before completion, particularly in medical or operational contexts.

example
معنی(example):

دکتر مجبور شد به دلیل مشکلات، عمل را متوقف کند.

مثال:

The doctor had to abort the procedure because of complications.

معنی(example):

او بعد از بررسی خطرات تصمیم گرفت ماموریت را متوقف کند.

مثال:

He decided to abort the mission after assessing the risks.

معنی فارسی کلمه abortin

: معنی abortin به فارسی

متوقف کردن یا پایان دادن به یک اقدام یا فرآیند، به ویژه در زمینه پزشکی یا عملیات.