معنی فارسی abortional
B2مربوط به سقط جنین یا خاتمه ناگهانی بارداری، به ویژه در زمینه پزشکی.
Relating to abortion, particularly in the context of medical terminology.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
جنبههای سقط جنین دارو در جلسه مورد بحث قرار گرفت.
مثال:
The abortional aspects of the drug were discussed in the meeting.
معنی(example):
او تأثیرات سقط جنین بر نتایج بارداری را مطالعه کرد.
مثال:
She studied abortional effects on pregnancy outcomes.
معنی فارسی کلمه abortional
:
مربوط به سقط جنین یا خاتمه ناگهانی بارداری، به ویژه در زمینه پزشکی.