معنی فارسی abounder
B1فراوان، به شخص یا شیئی اطلاق میشود که جمعیتی یا منابع زیادی دارد.
One that abounds; a person or thing that has a plentiful supply.
- NOUN
example
معنی(example):
فراوانی منابع پروژه را موفق کرد.
مثال:
The abounder of resources made the project successful.
معنی(example):
در طبیعت، فراوانی گونهها یک اکوسیستم غنی ایجاد میکند.
مثال:
In nature, the abounder of species creates a rich ecosystem.
معنی فارسی کلمه abounder
:
فراوان، به شخص یا شیئی اطلاق میشود که جمعیتی یا منابع زیادی دارد.