معنی فارسی above all
B1بالاخره، بالاتر از هر چیز دیگر، به عنوان یک جمله برای تأکید بر اهمیت چیزی استفاده میشود.
Most importantly; primarily.
- IDIOM
example
معنی(example):
بالاخره، ما باید در اهداف خود یکپارچه بمانیم.
مثال:
Above all, we must stay united in our goals.
معنی(example):
او مهربان است، اما از همه چیز مهمتر، او صادق است.
مثال:
She is kind, but above all, she is honest.
معنی فارسی کلمه above all
:
بالاخره، بالاتر از هر چیز دیگر، به عنوان یک جمله برای تأکید بر اهمیت چیزی استفاده میشود.