معنی فارسی above board

B2

کاملاً شفاف، قانونی و بدون تقلب.

Honest and open; not secretive or deceitful.

example
معنی(example):

عملیات شرکت بی‌نقص و شفاف است.

مثال:

The company's operations are above board.

معنی(example):

او به من اطمینان داد که همه چیز شفاف و درست است.

مثال:

He assured me that everything was above board.

معنی فارسی کلمه above board

: معنی above board به فارسی

کاملاً شفاف، قانونی و بدون تقلب.