معنی فارسی above ground

B1

بالای سطح زمین، به‌ویژه در زمینه ساخت و ساز یا مکان‌های جغرافیایی.

On or above the surface of the earth.

example
معنی(example):

باغ بالای زمین است و نور خورشید زیادی دریافت می‌کند.

مثال:

The garden is above ground and receives plenty of sunlight.

معنی(example):

آنها تونل‌های بالای زمین را بسیار جذاب یافتند.

مثال:

They found the tunnels above ground very fascinating.

معنی فارسی کلمه above ground

: معنی above ground به فارسی

بالای سطح زمین، به‌ویژه در زمینه ساخت و ساز یا مکان‌های جغرافیایی.