معنی فارسی abovedeck

B1

عرشه بالا، در کشتی یا قایق به سطح بالایی اشاره دارد که معمولاً باز و قابل دسترسی است.

On the upper deck of a ship.

example
معنی(example):

ما بعدازظهر را در عرشه بالا در حال لذت بردن از آفتاب گذراندیم.

مثال:

We spent the afternoon abovedeck enjoying the sun.

معنی(example):

کاپیتان به خدمه در عرشه بالا دستور داد.

مثال:

The captain gave orders to the crew abovedeck.

معنی فارسی کلمه abovedeck

: معنی abovedeck به فارسی

عرشه بالا، در کشتی یا قایق به سطح بالایی اشاره دارد که معمولاً باز و قابل دسترسی است.