معنی فارسی abradable
B2به معنای قابل ساییدن و آمادهسازی، به خصوص در مواد صنعتی و ساخت و ساز.
Capable of being abraded or ground down, typically referring to surfaces or materials.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سطح ساییدهشدنی است و اجازه میدهد به راحتی صاف شود.
مثال:
The surface is abradeable, allowing for easy smoothing.
معنی(example):
این مواد به دلیل ساییدهشدنی بودن برای اتمام بهتر انتخاب شدهاند.
مثال:
These materials are chosen because they are abradeable for better finishes.
معنی فارسی کلمه abradable
:
به معنای قابل ساییدن و آمادهسازی، به خصوص در مواد صنعتی و ساخت و ساز.