معنی فارسی abrash

B1

به عدم یکنواختی رنگ در بافت یا رنگ‌آمیزی یک شیء اشاره می‌کند.

A variation in color in a fabric or textile, often due to different dye lots.

example
معنی(example):

فرش بافته شده اثر آبرش را به دلیل رنگ‌های مختلف نمایش می‌دهد.

مثال:

The woven rug displayed an abrash effect due to the different dye lots.

معنی(example):

شما می‌توانید اثر آبرش را در رنگ‌های فرش عتیقه ببینید.

مثال:

You can see the abrash in the colors of the antique carpet.

معنی فارسی کلمه abrash

: معنی abrash به فارسی

به عدم یکنواختی رنگ در بافت یا رنگ‌آمیزی یک شیء اشاره می‌کند.