معنی فارسی abricot

A2

ميوه‌ای که کوچکتر از هلو و بزرگتر از قیسی است و معمولاً طعم شیرینی دارد، رنگ آن بین زرد و نارنجی متغیر است.

A small, sweet fruit with a smooth skin and a large seed.

example
معنی(example):

یک ابریکوت نوعی میوه است که شیرین است و می‌تواند نارنجی یا زرد باشد.

مثال:

An abricot is a type of fruit that is sweet and can be orange or yellow.

معنی(example):

من دوست دارم مربا از ابریکوت درست کنم.

مثال:

I love making jam from abricots.

معنی فارسی کلمه abricot

: معنی abricot به فارسی

ميوه‌ای که کوچکتر از هلو و بزرگتر از قیسی است و معمولاً طعم شیرینی دارد، رنگ آن بین زرد و نارنجی متغیر است.