معنی فارسی abridgable
B1قابل کاهش، قابل خلاصه شدن بدون از بین رفتن ویژگیهای اصلی.
Capable of being shortened or condensing without losing the essential meaning.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رمان برای مخاطبان جوانتر قابل حذف است.
مثال:
The novel is abridgable for younger audiences.
معنی(example):
برخی کتابهای درسی را میتوان کاهش داد تا فهم آنها آسانتر شود.
مثال:
Some textbooks are abridgable to make them easier to understand.
معنی فارسی کلمه abridgable
:
قابل کاهش، قابل خلاصه شدن بدون از بین رفتن ویژگیهای اصلی.