معنی فارسی abrus

B2

آبرس، نوعی گیاه سمی که دانه‌های خطرناکی دارد.

A type of plant known for its poisonous seeds.

example
معنی(example):

گیاه آبرس به خاطر دانه‌های سمی‌اش شناخته شده است.

مثال:

The abrus plant is known for its toxic seeds.

معنی(example):

هنگام برخورد با آبرس باید احتیاط کرد.

مثال:

Care should be taken when handling abrus.

معنی فارسی کلمه abrus

: معنی abrus به فارسی

آبرس، نوعی گیاه سمی که دانه‌های خطرناکی دارد.