معنی فارسی abruptness
B2ناگهانی بودن، عدم لطافت در برخورد با دیگران.
The quality of being sudden and unexpected.
- NOUN
example
معنی(example):
ناگهانی بودن او اغلب دوستانش را غافلگیر میکند.
مثال:
Her abruptness often surprises her friends.
معنی(example):
ناگهانی بودن سخن او شگفتانگیز بود.
مثال:
The abruptness of his speech was startling.
معنی فارسی کلمه abruptness
:
ناگهانی بودن، عدم لطافت در برخورد با دیگران.