معنی فارسی absolutization
B1مطلقسازی، به معنای تبدیل کردن چیزها به حالت مطلق و غیرقابل چالش.
The process of making something absolute or unquestionable.
- NOUN
example
معنی(example):
مطلقسازی قوانین میتواند به سختگیری در اداره منجر شود.
مثال:
Absolutization of the rules can lead to rigidity in governance.
معنی(example):
منتقدان نگران بودند که مطلقسازی قدرت دمکراسی را تهدید کند.
مثال:
Critics feared the absolutization of power would threaten democracy.
معنی فارسی کلمه absolutization
:
مطلقسازی، به معنای تبدیل کردن چیزها به حالت مطلق و غیرقابل چالش.