معنی فارسی abstemiously

B2

به طور معتدل و خوددار، به ویژه در رابطه با غذا و نوشیدنی.

In a manner marked by restraint, especially in eating and drinking.

example
معنی(example):

او به طور معتدل غذا می‌خورد تا سلامتی‌اش را حفظ کند.

مثال:

She eats abstemiously to maintain her health.

معنی(example):

او به طور معتدل زندگی می‌کند و از افراط و لذت‌جویی اجتناب می‌کند.

مثال:

He lives abstemiously, avoiding excess and indulgence.

معنی فارسی کلمه abstemiously

: معنی abstemiously به فارسی

به طور معتدل و خوددار، به ویژه در رابطه با غذا و نوشیدنی.