معنی فارسی abstemiousness
B1حالتی از خودداری، به ویژه در غذا و نوشیدنی.
The quality of being abstemious; moderation in eating and drinking.
- NOUN
example
معنی(example):
خودداری او در مهمانی همه را تحت تأثیر قرار داد.
مثال:
Her abstemiousness impressed everyone at the party.
معنی(example):
خودداری یک فضیلت در بسیاری از فرهنگهاست.
مثال:
Abstemiousness is a virtue in many cultures.
معنی فارسی کلمه abstemiousness
:
حالتی از خودداری، به ویژه در غذا و نوشیدنی.