معنی فارسی abstractiveness

B1

خصوصیتی که به طور غیرمستقیم یا انتزاعی بیان می‌شود.

The quality of being abstract; lack of concrete representation.

example
معنی(example):

انتزاعی بودن این نظریه باعث می‌شود که درک آن سخت باشد.

مثال:

The abstractiveness of the theory makes it hard to understand.

معنی(example):

انتزاعی بودن نوشتار او عمق می‌افزاید اما می‌تواند خوانندگان را گیج کند.

مثال:

Her writing's abstractiveness adds depth but can confuse readers.

معنی فارسی کلمه abstractiveness

: معنی abstractiveness به فارسی

خصوصیتی که به طور غیرمستقیم یا انتزاعی بیان می‌شود.